روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس
روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس

یک برف و یک عالمه شوق

دیشب تا صبح برف اومد و صبح صحنه زیبایی از برف زمستانی بود که همه رو به وجد آورده بود 

وقتی با سرویس رسیدیم دم در دانشکده  دیدیم مسئول روابط عمومی با دوربین حرفه ای واستاده  و میگه بیاین بریم عکس دست جمعی... 

خلاصه یه عکس دسته جمعی با همکارا گرفتیم و رفتیم تو ..  

ولی شدت ذوق و شوق دیدن صحنه های برفی و هوای خوب و برف تمیز همه رو وسوسه کرد که بزنیم بیرون دوباره.... 

نیم ساعت بعد کل دانشکده اعم از دانشجو و کارمند بیرون بودیم و در حال برف بازی و خلق یه عالمه صحنه شاد.... 

بعد هم عکسهای تک نفره و چند نفره و هنری و....  

کلی خوش گذشت واقعا جای همه خالی ... 

تا به حال اینجوری برف بازی نکرده بودم   

خیلی خوب بود اینکه همه جدای از دیسیپلین شون به هم گلوله های برفی رو پرتاب می کردند و دنبال هم میکردن که ضربه های محکم تری  رو بزنن  

اینکه یک دفعه در حال ژست عکس یکی از پشت کل برف درختا رو با یک حرکت اکروباتیک وار روت خالی میکرد

و منی که بدون هیچ دغدغه ای  میخندیم  و  رها از قالبهای ذهنی ام شادی را تجربه می کردم...

نظرات 1 + ارسال نظر
عابر جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 23:37

درود بر شما

مبارکه ... شکل و شمایل جدید وبلاگتون
روزگارتان شادمانه و دل تان در سرمای زمستان, گرم

سلام
و ممنون .. اره دیگه گفتم وبلاگمم زمستون باشه از بس این برف حالمو خوب کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد