فصل هایم یکسان شده اند گاهی می اندیشم نه ذوق بهار و نه گرمای تابستانی و و نه رنگین کمان پاییز و نه سپیدی زمستان را سالهاست آنگونه که باید درک نکرده ام
سالهاست فصل ها را نفس نکشیده ام و حس نکرده ام
حتی گاه یادم می اید که پاییز با آن همه جلوه رنگین و زرد و نارنجی اش جیغ کشیده رو سفیرکشان رفته و من حتی یک برگ افتاده از درخت را هم ندیده ام!