روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس
روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس

آتش خشم

احساس بدی دارم از هر چه مرد و مذکر است متنفر شده ام از آدمهایی که فقط چشم هایشان یک جسم می بیند و غیر از آن هیچ را بر نمی تابد  

پر ازخشمم و پر از فریاد .........  پر از نگرانی  و ترس 

خدایا به دادم برس می شود کمی فقط کمی آرامم کنی خدا؟

نظرات 1 + ارسال نظر
عابر دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت 22:03

درود بر شما

گرچه به صورت مطلق نوشتید از هر چه مرده متنفرید... اما می خام بپرسم چی شده که این همه عصبانی هستید؟

البته می دونم و شرم آوره در جامعه ای زندگی می کنیم که حریم ها چنین شکسته می شود. حریم هایی که باید حفظ باشه. ناراحت نباشید فقط برای خودتان برنامه داشته باشید. گرچه رنج اوره برخی رفتارها... ولی شما این رفتارها را بر جهل شان واگذار و گذر کن.

کاش رابطه ها انسانی تر و اخلاقی تر بود... کاش

مطلق نوشته ام اری.... من هنوز هم به شدت عصبانیم و احساس ناامنی میکنم ببخشید که قابل بازگو کردن نیست ولی ای کاش هر آنچه می بینندوقتی چشمهایشان آنقدر ناپاک است و حواس هایشان انقدر پرت که حتی چادر هم پوششی برایشان نیست و به تحلیل شخصی می کشند فقط درون خودشان بماند نه اینکه ابلاغ کنند و جار بزنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد