روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس
روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های زندگی من.....

روزمرگی های تجربه و احساس

نیروی جدید و ....

مسئول دفتر گروه عوض شد و همکار جدیدمون یک آقاست که نیروی طرحیه و با مدرک فوق لیسانس روانشناسی بالینی

حالا بماند که خب اصلا توزیع افراد بر حسب توانمندی ها مدارک تحصیلی نیست و جای تاسف داره ولی به هر حال فعلا سیستم اداری همینه و فراتر از مدرک . اعتبار اجتماعی ات میای میشی منشی بایدم راضی باشی احتمالا!!!

نیروی جدید یعنی این آقا از بدو ورود حسابی با رفتار و صحبت کردنش جای خودش رو توی دو مهره اصلی یعنی مدیر بخش و خدمات(آبدارچی) باز کرده و تغییراتی رو هم در دکور و چیدمان میزش داده اما جالبیش این بود که وقتی همکار قبلی دیروز داشته به هر حال مدارک و مستندات رو تحویل ایشون می داده و از آنجایی که میز بنده تقریبا کنار ایشونه و منم کارمند پاره وقت اونجام البته به شکل تقسیمات اداری وگرنه هر وقت لازم باشه باید باشم برگشته گفته اون سیستم مال کیه همکارمم گفته خب مال کارشناسمونه اونم گفته خب چرا مال شما نباشه مال ایشون باشه(مانیتور سیستم من بزرگتره)!!! خلاصه که امروز که بنده برای اولین روز کاری با ایشون کنار هم بودیم برگشته میگه سیستمتون حساببی چشم منو گرفته!! منم گفتم بله خبراش رسید خخخخخ

بعدم معلوم شد دیروز طی حداقل یک ساعتی که ایشون پشت سیستم بنده نشستن کل سیستم رو گشتن و از کم کیف نرم افزارها و چیزهایی که روی اون نصبه با خبرن!!! به نحوی که صبح دیدم مسئول ITدانشکده رو گفتن بیاد سیستم من رو شیر کنه به پرینتر بدون اینکه به من بگن!! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد