راست و درست کارهایم را نمی دانم فقط افتاده ام توی یک غلطکی که می چرخد و مرا هم به هر سویی می کشاند
اینکه اخر عاقبت هیچ چیزی برایم مشخص نیست
اینکه به هر سویی چنگ می اندازم آن هم بدون فکر و برنامه دقیق
اینکه اصلا بروم یا بمانم کدام به نفعم است؟
اینکه آیا تجربه شغلی جدید یا تغییر فاز کاری ام می تواند در نهایت برایم مفید باشد یا نه
اینکه اصلا با توجه به توانایی ها و محدودیتهایم از پس این کارها بر می آیم یا بیشتر ریسک است و به مخاطره انداختن وجهه ام؟
همه اینها شده دغدغه این روزهای اداری من