ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خداروشکر اخرین جلسه تدریس این دوره ام هم فراتر از ذهنیت خودم خوب بود تازه کشف کردم چقدر خوب از عهده هدایت بحث ها بر میام خخخخ
اما جلسه این هفته یک چالش جسمی هم داشت به شدت سرماخورده بودم و با حالتی شبیه تب و لرز و سرفه شدید سه ساعت کلاس رو برگزار کردم ! یعنی در این حد صدام در نمی اومد به سختی حتی نفس می کشیدم اما کل کلاس رو فعالیت وا داشتم و بحث و اظهار نظر و خلاصه خرد جمعی رو برای اداره کلاس حسابی به کار انداختم!
برای همینم می گم کشف کردم چقدر در کنترل بحث ها توانمندم خودم نمی دونستم!
چالش های دیگری هم داشت امروز که البته به تدریسم مرتبط نبود ولی در تضعیف روحیه ام می توانست تاثیر بگذارد اما از آنجایی که عنوان دوره ام خودکارامدی بود در واقع خودم به خودم یادآوری میکردم که من توانمندم و اینها چیزی نیست تو هر جا که باشی از عهده فعالیت ها بر می آی پس فعلا تلاشت رو بکن بقیش رو به خدا بسپار و نگران نباش
و اینگونه شد این موضوعات هم تاثیری بر روند اجرای کلاسم نذاشت
همه چی عالی بود عالی تجربه دوست داشتنی بود با همه سختی ها استرس هایی که داشت
از ان که مجبور بودم ویژگی های نظام های استبداد شرقی را توضیح دهم و بر مشکلات حکومت های فردی اشاره کنم و.... برخی به شباهت ها نسبت به امروز رسیده بودند. و البته این تشابه مد نظرم نبود و کار دستم داد... از طرفی در جامعه شناسی دین، مطالبی بود که به ذایقه اقایان خوش نمی آمد... بهانه ای کردند و تذکراتی و بعد از آن خداحافظی
جالب بود حسابی سیاسی جلوه کرده اید ..
سلام
هر چه بیشتر تدریس کنید،البته مهارتتون بیشتر میشه و ترس تون کمتر.
یاد تدریس های خودم می افتم. جامعه شناسی دین و جامعه شناسی سیاسی ایران معاصر...
و یاد روزی که عذرم را از دانشگاه خواستند و آن سال 84 بود
سلام
مسلمه تکرار مهارت آموزی را در پی خواهد داشت...
قضیه تدریس و عذر خواستن از دانشگاه چیه؟ البته اگه دوست داشتید بگید
سعادت و خوشبختی رو براتون آرزومندم... خوشحال میشم به منم سر بزنین نیومدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
56188
خخخخخخخ این متن چی بود شرمنده نفهمیدم منظورتونو شایدم خاطرات روزانه باشه به هر حال مرسی